جبهه، مدرسهای بود که دانشآموزان مکتب
ولایت را به خود میخواند؛ جبهه مکتب شاگردان ابوالفضل علیهالسلام و مکتب
وفاداری بود و جز وفادارن را به آنجا راه نمیدادند.
* کربلا حرم حق است
بسیجی
عاشق کربلاست؛ کربلا را تو مپندار شهری است در میان شهرها و نامی است در
میان نامها؛ کربلا حرم حق است و هیچ کسی را جز یاران امام حسین
علیهالسلام، راهی به سوی حقیقت نیست؛ کربلا ما را نیز در خیل کربلائیان
بپذیر ما میآییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آنگاه روانه دیار حزن شویم.
* در کربلای ایران «من» مرده بود
* نمیتوان خفت؛ هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین کربلا میجوشد
عشق
میگوید چگونه میتوان خفت وقتی که هنوز خون گرم امام عاشورا از زمین
کربلا میجوشد و تو را فرا میخواند، چگونه میتوان خفت و جهان را در کف
جهان و قدار بندها رها کرد، نه شب هنگام خفتن نیست.
آری خداوند انسان
را برای خود خلق فرموده است و اگر راه عشق را با کرب و بلا قرین ساخته، از
آن است که جز اهلالله در این راه قدم نگذارند.
* رزمندگان هر روز زیارت عاشورا میخواندند
دشمنان
منتظر بودند که ترس از مرگ، رزمندگان را به فرار وا دارد اما نمیدانستند
که رزمندگان هر روز بعد از نماز صبح، زیارت عاشورا میخواندند؛ چنین
رزمندگانی در دفاع مقدس داشتیم و آنها این رسم عاشورایی را از امام عاشورا
فرا گرفته بودند و هر روز ندای «إِنِّیْ لا أَرَیَ الْمَوْتَ إِلَّا
سَعَادَةً» سر میدادند.
* دلی که از یاد حسین علیه السلام نگرید، دل نیست
* جبهه، مکتب شاگردان ابوالفضل علیهالسلام و مکتب وفاداری بود