ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
از بانوان فرزانه و ارجمندی بود که به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ معرفتی والا داشت و از اخلاص و صفا در ولایت بهرهمندبود. پدرش حزام بن خالد و مادرش لیلی دختر شهید بن ابی عامر نام داشت.او را حضرت عقیل ـ علیه السلام ـکه به علم انساب احاطه داشت برای جناب أمیرالمؤمنین علی ـعلیه السلام ـانتخاب کرد.
فاطمه صدایش میزدند. پس از آن که از ازدواج با أمیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ صاحب چهار فرزند برومند و رشید به نام های عباس، عبدالله، جعفر و عثمان ـ علیهم السلام ـ شد او را با کنِه شریفِ اُم البنیـن خطاب میکردنـد.
این بانوی مکرمه اگر چه در کربلا نبود ولی از ناله و گریه در عزای حضرت سیدالشهداء قرار نداشت. وقتی زنها او را امالبنیـن خطاب می کردند و تسلیت می دادند می فرمود: دیگر مرا امالبنیـن نخوانید.1 حق داشت، آخر چهار فرزندش را فدای عزیز زهرا حسین ـ علیه السلام ـ کرده بود. علامه مامقانی می نویسد: از علّو مقام حضرت امالبنیـن ـ سلام الله علیها ـ همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد، فرمود: رگهای قلبم را بریدی! فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان است به فدای اباعبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ باد.2
باقر آل محمد ـ علیه السلام ـ درباره حضرت امالبنیـن ـ سلام الله علیها ـ می فرمایند: آن حضرت به بقیع میرفت و آن قدر جانسوز مرثیه میخواند که مروان ملعون با آن قساوت قلب گریه میکرد.3 این گریه و زاری حضرت ادامه داشت تا بدرود حیات گفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ ریاحین الشریعه ، ج 3 ، ص 294
2 ـ تنقیح المقال ، ج3 ، فصل کینه ها ، ص 70
3 ـ بحارالأنوار ، ج45 ، ص 40