مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

فاطمیه

زیر باران پنجشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد وغبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید،حس کردم   کوچه آتش گرفت از این آه  و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه  گفت:آرام باش! چیزی نیست به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر،گریه نکن مرد گریه نمی کند پسرم چادرش را تکاند، با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد پیش چشمان بی تفاوت ما ناله هایش فقط تماشا شد

صبح فردا به مادرم گفتم گوش کن ! این صدای روضهء کیست طرف کوچه رفتم و دیدم

در ودیوار خانه ای مشکی است با خودم فکر می کنم حالا کوچۀ ما چقدر تاریک است

گریه ، مادر ، پنجشنبه ، در ، کوچه راستی! فاطمیه نزدیک است...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد