ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
هوالحبیب
اسفند ماه که میشه دلم بیشتر از همیشه براش تنگ میشه !
آخه اسفند ماه سالگرد شهادتشه !
خیلی دوستش داشتم . عزیز دل بچه ها بود .
شیرین گفتار و پاک سیرت و بی آلایش .
او نقل شیرین هر مجلسمان بود .
از خوشروئی و مزاح های بیادگار مانده اش در جبهه و مسجد روحیه می گرفتیم .
هر جا قدم می گذاشت شور و نشاط و عشق و دوستی بهمراهش بود .
آنقدر شادان و پر انرژی بود که هیچگاه فکر جدی درباره اش به ذهن خطور نمی کرد اما در جبهه نبرد جدی تر از همیشه بنظر می رسید و در حین انجام وظیفه به همه کمک میکرد .
آن شبی که دلم خیلی گرفته بود و بعد از پست شبانه بازگشته و خوابم نمی برد مشغول قدم زدن بودم نزدیک اذان صبح بود که صدای زمزمه اس گوش جانم را نوازش داد .
به دنبال صدا گشتم او را دیدم که اشک پهنای صورت مهربانش را فرا گرفته بود و در حال خواندن نماز شب بود . باورم نمی شد اوکه برای نماز شب و عبادتهای خاص بچه ها سربه سر همه می گذاشت خودش نماز شب میخواند و هیچکس نبود تا سربه سرش بگذارد !
او عاشق امام امت بود .
نوشته شده: توسط برادر بسیجی غلامرضا نجفی
در آخرین مصاحبه ای که قبل از عملیات کربلای 5 داشت گفت : هدفم از آمدن به جبهه یاری رساندن به امام عزیزمان است .
وقتی امضای یادگاری از او می گرفتی همیشه زیر امضایش حروف ش . آ . ا . ا ( شهید آینده اسلام انشاالله ) به چشم می خورد !
در آن شب های وحشتناک عملیات کربلای 5 که از هر سو آتش گلوله ها بر سرمان می بارید او برای استراحت از پست شبانه به سنگری رفته و استراحت میکرد که صدای زوزه گلوله توپی بگوش رسید و سنگر بر سرش آوار شد .
مهدی عادلیان می گفت : هیچ وقت دست و پا زدن و جان دادن او را در زیر آوار سنگر فراموش نمی کنم .
متاسفانه آنقدر آتشباری دشمن شدید بود که همسنگران نتوانستند او را یاری نموده و از زیر آوار سنگر خارج نمایند .
با مظلومیت تمام زیر آوار سنگر ماند و آنقدر دست و پا زد تا به شهادت رسید .
آری او عزیز شیرین زبان بچه های مسجد ابالفضل (ع) شهید بلند مرتبه شهرام صفائی بود که به هنگام شهادت همچون حضرت قاسم ابن الحسن(ع) دست و پا زد و سربه زانوی مولایش اباعبدالله الحسین(ع) نهاد و رفت . . .
یاد عزیزش همواره در نظرمه ... قربونش برم ... ایکاش بودش !!!