قسمتی از وصیت نامه سردار
شهید حاج عبدالحسین آقایی
شکر خداوند را که سعادتی نصیبم نمود که در آرزوی وصل محبوب خویش سر از پا نشناخته ، اهل و دیار را پشت سر نهاده و راهی جبهه آن معبد بزرگ ، آن مکان مقدس که در آن رنگ و بوی دنیوی نیست و هر آن چه هست معنویت است و عشق ، بشتابم . این چه سرو سودایی در وجود انسان است که تابع ظواهر فریبنده این دنیای فانی خواهد شد و هماندم که احساس رفتن از این مکان به آخرت را می کند شروع به ندامت می کند .
حال نمیدانم که این مهمان پر ازغم و درد که تحفه ای جز توبه و ندامت و شرمندگی از ارتکاب گناه را ندارد پذیرا خواهد بود . بارالها پس از کوتاهی ورزیدن و اسراف بر نفس خود ، عذر خواه و پشیمان و شکسته خاطر و اقرارکننده و توبه کننده به در گاهت آمدم و از آن چه از من سر زده است پناهگاهی نمی بینم . خداوندا پس عذرم را بپذیر و به شدت پریشانیم رحمت فرست . حال که احساس می کنم تا چند روز دیگه دنیا نخواهم بود و از پدر و مادرم طلب بخشش و مغفرت دارم و التماس دعا دارم .
صبح 18/11/1364 ساعت 10 صبح