شهدا، شرمنده ایم ... ای کاش سالها و قرن ها از دفاع مقدس می گذشت، تا وقتی جوانان آن روزگار و این روزگار را با هم مقایسه می کردم، بهانه های زیادی برای این دل می تراشیدم.
ولی همیشه حقیقت تلخ و جانسوز بوده و هست. هنوز سه دهه از دفاع مقدس نگذشته است!!! یعنی هنوز یک نسل کامل از آن زمان نگذشته است و جوانان مرز و بوم من این چنین، زنجیر طلا را بر پلاک، شلوارهای
جین پاره را بر شلوارهای خاکی رنگ، تصاویر مبتذل بر روی لباسها را با دل نوشته هایی مثل؛ میروم تا انتقام سیلی مادر بگیرم، یا کربلا، کربلا ما داریم میاییم و ... تعویض کردند. البته ما هم بیکار ننشستیم و تنها با تیتر کردن جمله ای خیالمان را راحت کردیم: «شهدا، شرمنده ایم ...»
وظیفه ما فقط و فقط نظاره کردن بود، البته گاهی هم سری به حالت افسوس تکان دادیم ...
اگر همه آمربه معروف باشیم از آن بالا نشین پاستور تا همین گارگرهای اطراف خودمان والبته سلسله مراتب امربه معروف و نهی از منکر راباید رعایت کرد. انشاالله