
عراقیها گشته بودند، پیدایش کرده بودند. آورده بودند جلوی دوربین برای مصاحبه.
قد و قوارهاش، صورت بدون مویش، صدای بچهگانهاش، همه چیز جور بود.
پرسیدند: «کی تو را به زور فرستاده جبهه؟»
گفت: «نمیآوردنم. به زور آمدم، با گریه و التماس.»
گفتند: «اگر صدام آزادت کنه چی کار میکنی؟»
گفت: «ما رهبر داریم هر چی رهبرمون بگه.»
فقط همین دو تا سوال را پرسیده بودند که یک نفر گفت:«کات»