ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
![]() بسم رب الشهدا از شهدا باید گفت از فداکارترین قوم خدا باید گفت عشق در دایره ی بسته ی آتش بس نیست از دل سوخته ی اهل صفا باید گفت افق شرعی احساس من و ساعت هشت آری از روشنی وقت دعا باید گفت دیگری هر چه دلش خواست بگوید شاعر شعری از حنجره ی سرخ شما باید گفت شعری از حنجره ی سرخ ورم کرده اتان که نیاموخته الفاظ ادا باید گفت می شود شعر سرود و سخن عشق نگفت؟ |
یا فرم بست دم از گفتن و یا باید گفت
بسم رب الشهدا زینت سر برگ صفاست
غزلی سوخته از حیرت ما باید گفت
های و هو گرچه همه زندگی ما شده است
از سکوتی که گذشته ز صدا باید گفت
و ز قد قامت العشقی که به اوج انجامید
در نمازی به موازات بیا باید گفت
آی شاعر ! تو که با حنجره ات می شکفی
لخته لخته طپش حادثه را باید گفت
ادبیات حماسه ، ادب قافیه هاست
قطعه شعری به ردیف شهدا باید گفت