بسم الله الرحمن الرحیم
موقعیت جغرافیایی خرمشهر :
شهرستان خرمشهر در جنوبی ترین نقطه خوزستان از غرب به خط مرزی شلمچه، از جنوب غربی به اروند رود، از شرق به آبادان و از شمال به اهواز محدود می شود، رودخانه کارون که از کوههای چهارمحال و بختیاری سرچشمه می گیرد از این شهر عبور می کند و به اروند ختم می شود، در واقع خرمشهر به وسیله کارون به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می شود و اروندرود که از حاشیه جنوب غربی آن می گذرد و به خلیج فارس می ریزد بخشی از خرمشهر را به یک جزیره تبدیل کرده است.
اروندرود:
زمان وچگونگی اشغال خرمشهر:
بعد از ظهر روز دوشنبه 31 شهریور ماه 1359، ناگهان بارانی از آتش بر خرمشهر باریدن گرفت و شهر را غرق در آتش و دود ساخت. برای اغلب مردم بروز چنین وضعی قابل تصور نبود. در واقع پس از حملات هوایی عراق بر فرودگاههای ایران در بعد از ظهر همان روز(31شهریور1359) یگانهای زمینی عراق ماموریت خود را شروع کردند.
دشمن با شناسایی قبلی از میزان توان و نیروهای مستقر در پاسگاه ها و مرز و اطلاع از نقاط ضعف خودی، اقدام به هجوم کرد و قبل از حرکت، اجرای آتش روی پاسگاه های مرزی و جاده های اصلی را تشدید نمود و علاوه بر اجرای آتش توپخانه، تانک ها و خمپاره اندازها ، جاده خرمشهر- اهواز، پاسگاه کیلومتر25 و پاسگاه شلمچه را زیر بمباران هوایی خود گرفت. عراق ابتدا سعی کرد عقبه اصلی خرمشهر یعنی جاده خرمشهر- اهواز را تهدید کند و امکان مقاومت نیروهای مستقر در مرز و پاسگاه های مرزی را خنثی سازد.سپاه مقاومت خرمشهررا به دست میگیرد:
طبق طرحی که از قبل مورد توافق مسئولین اتاق جنگ خرمشهر قرار گرفته بود، در صورت حمله عراق، وظیفه دفاع از مرزها را ارتش و ژاندارمری به عهده داشته و در صورت پیشروی دشمن و عبور از مرز شلمچه و رسیدن به دروازه های شهر، برادران سپاه به همراه مردم،دفاع از شهر را به عهده گیرند. البته نیروهای سپاه با وجود قلت تعداد نسبت به حجم ماموریت هایشان و نداشتن سلاح مناسب، از مدت ها قبل از هجوم سراسری، در قسمت هایی از مرز مستقر شده بودند و البته درآغاز هجوم عراق، تنها سلاحشان آرپی جی 7،تیربارژ-3 و تفنگ ام-یک بود. با توجه به کمبود امکانات و ضعف فرماندهی پاسگاه ها و پایگاه های مرزی که حتی از این حداقل امکانات استفاده لازم صورت نگرفت، در طول 45 کیلومتر مرز مورد هجوم دشمن در منطقه خرمشهر، پاسگاه ها به تدریج سقوط کرده یا تخلیه شدند.در سومین روز تهاجم عراق (دوم مهر1359) هشدارها نسبت به سقوط خرمشهر افزایش یافته، درخواست کمک می شود. به این ترتیب خرمشهر رفته رفته شکل نظامی به خود گرفت تا آماده یک مقاومت حماسی و سرنوشت ساز شود.![[تصویر: ydtuaz5pz2il1hjtfo.jpg]](http://up.vatandownload.com/images/ydtuaz5pz2il1hjtfo.jpg)
لازم به ذکر است که مدافعین شهر برای مقاومت با دشواریهای بسیاری مواجه بودند. به نیروهای داخل شهر نه تنها اضافه نمیشد، بلکه با شهادت و مجروح شدن نیروهای موجود، هر لحظه از تعداد آنها کاسته میشد. در این وضعیت، هرچند ادامه مقاومت بسیار دشوار بود اما ترک شهر برای حماسه آفرینانش دشوارتر به نظر میرسید، به همین خاطر مقاومت قدم به قدم سلحشوران مسلمان ادامه یافت تا روز 24 مهرماه که خرمشهر، شهر خون شد و «خونین شهر» نام گرفت. اخباری که از داخل به خارج شهر منتقل میشد، همگی حکایت از وضعیت بحرانی و سقوط قریب الوقوع شهر داشت.
در دوم آبان 1359، دشمن با قوای بسیاری اقدام به پیشروی کرد و علی رغم خالی شدن مسجد جامع از مدافعین خرمشهر، عظمت و نقش بینظیر این میعادگاه در مقاومت و دفاع طولانی خرمشهر مانع نزدیکی دشمن به آن میگردید.
![[تصویر: e6vgkxucoqp67uwpzha.jpg]](http://up.vatandownload.com/images/e6vgkxucoqp67uwpzha.jpg)
پل خرمشهر نیز متعاقب وضعیت جدید به طور کامل مسدود گردید. از این پس، نه تنها ورود به داخل شهر امکانپذیر نبود، بلکه راه خروج از شهر نیز مسدود شده بود. در این اوضاع، نیروها با استفاده از بلم و با عبور از زیر جداره های پل خرمشهر، تردد میکردند. با مسدود شدن پل، فرماندهی دشمن، روز دوم آبان را روز اشغال خرمشهر اعلام کرد و این در حالی بود که هنوز مقاومت نیروها ادامه داشت و دشمن توانسته الوقوع بود. بر این اساس، دستور عقب نشینی به نیروهای خودی صادر شد و مجروحین برای انتقال به منطقه امن و دور از دسترس دشمن، به ساحل رودخانه کارون منتقل شدند. بدین ترتیب مدافعین خرمشهر تا آخرین لحظات با دشمن جنگیدند و با مقاومت، ایثار و جانفشانی خود، حدیثی حماسی و انقلابی و در عین حال غم انگیز و مظلومانه را رقم زدند و تاریخی پر افتخار و درخشان از خود بر جای نهادند.
![[تصویر: oqxphlgnc523p3wlauwy.jpg]](http://up.vatandownload.com/images/oqxphlgnc523p3wlauwy.jpg)
عراق برای اشغال خرمشهر در پاییز سال 1359، که فقط دهها تن از بچه های سپاه و بسیج و مردم محلی با کمترین سلاح و مهمات در آن بودند، 45 روز پشت دروازه های خرمشهر جنگید و تلفات داد.
****************************
رزمندهای با تیر و کمان اسمش بهنام بود، بهنام محمدیراد، بچه خرمشهر، متولد 1345
![[تصویر: 73s7x2dsne2lw9wypfo.jpg]](http://up.vatandownload.com/images/73s7x2dsne2lw9wypfo.jpg)
شهریور 59 بود. شایعه حمله عراقیها به خرمشهر قوت گرفته بود. خیلیها داشتند شهر را ترک میکردند. بهنام از این ناراحت بود که خانواده خودش هم دارد بساط را جمع میکند. باور نمیکرد که خرمشهر دست عراقیها بیفتد. اما جنگ واقعاً شروع شده بود. بهنام تصمیم گرفت بماند.
اولش شده بود مسئول تقسیم فانوس میان مردم. شهر به خاطر بمباران در خاموشی بود و مردم به فانوس نیاز داشتند. بمباران هم که میشد، بهنام سیزده ساله بود که میدوید و به مجروحین میرسید. از دست بنیصدر آه میکشید که چرا وعده سر خرمن میدهد. بچههای خرمشهر با کوکتل مولوتف و چند قبضه «کلاش» و «ژ3» مقابل عراقیها ایستاده بودند، بعد بنیصدر گفته بود که سلاح و مهمات به خرمشهر ندهید. بهنام عصبانی بود. مردم در شلیک گلوله هم باید قناعت میکردند.
زیر رگبار گلوله، بهنام سر میرسید. همه عصبانی میشدند که آخر تو اینجا چه کار میکنی. بدو توی سنگر... بهنام کاری به ناراحتی بقیه نداشت. کاسه آب را تا کنار لب هر کدام بالا میآورد تا بچهها گلویی تازه کنند.
18 آبان 59 بود،شیر بچه چهارده ساله بدنش پر از ترکش شده بود. دکترها هم نتوانستند مانع از پریدنش شوند. بهنام در خرمشهر ماند و به آرزویش رسید... .
شادی روح شهدا صلوات.
طرح ریزی عملیات بیت المقدس
پس از پایان یافتن عملیات فتح المبین بلافاصله برنامه ریزی و تلاشها برای طرح ریزی و اجرای عملیات بیت المقدس آغاز شد. تقریباً در روز 8 فروردین سال 1361، نبردهای عملیات فتح المبین به اتمام رسید و عملاً طرح ریزی عملیات بیت المقدس از سوی گروه طرح ریزی سپاه و ارتش آغاز گردید.
البته به موازات آماده شدن برای عملیات فتح المبین، یک قرارگاه از سپاه،به فرماندهی برادر احمد غلامپور مسئولیت شناسایی و کسب اطلاعات از دشمن و نیز برنامه ریزی اولیه برای طرح ریزی عملیات بیت المقدس را با کمک یک گروه طرح ریزی از قرارگاه کربلای ارتش به سرپرستی سرهنگ اقبال محمدی زاده و سرهنگ مسعود بختیاری و سرهنگ مفید به عنوان افسر اطلاعات بر عهده گرفته و نیروهای خود را در این منطقه مستقر کرده بود تا بتوانند از فرصت کافی برای انجام اقدامات مقدماتی، برخوردار باشند.
با اتمام عملیات فتح المبین، اولین جلسه مشترک فرماندهان سپاه و ارتش در تاریخ دهم فروردین1361 انجام شد تا بررسی شود که چه اقداماتی باید صورت گیرد و چگونه بایستی به منطقه عملیاتی بیت المقدس که وسعت آن بیش از نیمی از سرزمین لبنان بود، حمله نمود و قوای دشمن را در آن منهدم کرده و تار و مار نمایند.
البته قبل از آغاز عملیات فتح المبین، کارِ کسب اطلاعات و شناسایی بر روی نحوه آرایش و استقرار قوای دشمن تا حد زیادی در این منطقه انجام شده بود و راهکارهای مختلف برای طرح ریزی عملیاتی موفق، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته بود. دو گروه طرح ریزی جداگانه از سپاه و ارتش، نزدیک بیست روز پس از عملیات فتح مبین برنامه ریزیهای خود را انجام داده و طرحهای عملیاتی مورد نظر خویش را آماده کردند. آنگاه اعضای این دو گروه طرحریزی، در قرارگاه مرکزی و مشترک ارتش و سپاه که به اسم قرارگاه کربلا، نامگذاری شده بود، حاضر شده و در حضور فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش، طرحها و پیشنهادات خود در مورد انتخاب راهکار بهینه، را مطرح کردند.
با توجه به شکل جغرافیایی زمین مورد نظر برای عملیات و نیز نحوه آرایش نیروهای عراقی، دو راهکار مقدماتی و اصولی در جلسات هم اندیشی و نشستهای طرح ریزی مشترک،به شرح ذیل ارائه گردید:
الف- حمله از جاده اهواز - خرمشهر
براساس این راه کار، عمده قوا بایستی از طریق جاده اهواز- خرمشهر وارد عمل میشدند و عبور از رودخانه کارون در حد فاصل بین دریسه تا سلمانیه که فاصله نسبتاً زیادی از شهر اهواز داشت، صورت میگرفت. در این راه کار، عبور از رودخانه کارون با خطر پذیری کمتر و دستاورد پایینتر صورت میگرفت.
ب- عبور عمده قوا از رودخانه کارون
این راه کار که بسیار مورد توجه قرار گرفت و در نهایت به تصویب رسیده و به اجرا درآمد، با این استدلال پذیرفته شد که شناساییهای صورت گرفته و اطلاعات کسب شده از دشمن، نشان میداد که ضعیفترین منطقه استقرار قوای دشمن در فضایی بین هالوب تا دارخوین در غرب رودخانه کارون میباشد.
فرماندهی قرارگاه کربلا و گروه طرح ریزی مشترک به این نتیجه رسیده بودند که این منطقه، مرکز تعادل و نقطه کانونی ضعف دشمن و قلب منطقه عملیاتی بیت المقدس است و اگر نیروهای رزمنده به این منطقه دسترسی پیدا کنند، موفق خواهند شد تا بین نیروهای شمال و جنوب ارتش بعثی فاصله انداخته و کمر دشمن را بشکنند.
*******
منطقه ای که عملیات بیت المقدس در آن طرح ریزی شد، از شمال محدود می شد به رودخانه کرخه کور و نیسان، از شرق به کارون، جنوب به خرمشهر و اروندرود، از غرب هم به کرانه های هورالعظیم و شط العرب.
عظمتی که در عملیات بیت المقدس بود برای ما کلاس درس بود، درسش همین بود که هرگاه با توکل به خدا می جنگیم و دشمنان را سرکوب می کنیم، انتظار داریم خداوند هم ما را یاری کند تا پیروز شویم.
(شهید صیاد شیرازی)
****************![[تصویر: 0vg7235a8ccx4jsebxr7.jpg]](http://up.vatandownload.com/images/0vg7235a8ccx4jsebxr7.jpg)
![[تصویر: yyyl312kab0jw45wfmot.jpg]](http://up.vatandownload.com/images/yyyl312kab0jw45wfmot.jpg)
پس از اتمام عملیات فتح المبین،بصورت ضرب العجل هماهنگی های لازم با کلیه لشگر های سپاه و ارتش انجام شده و به منطقه مورد عملیات اعزام می شوند و این در حالی است که نیروی هوایی کشور اعلام آمادگی خود را جهت پروازهای بیشتر در این عملیات بزرگ اعلام میدارد.
بیت المقدس بزرگرین عملیات درون مرزی محسوب می شد و با اعزام نیرو ها و اشباع آنها در مناطق مورد عملیات،فرماندهان را مصمم به هماهنگی های بیشتر در این رابطه می نمود.
اکثر قرار گاه های شخص شده تحت فرماندهی قرارگاه عملیاتی مشترک سپاه و ارتش قرار گرفته و چند قسمت از رو کارون برای نصب ساخت پل مد نظر قرار می گیرد.در شبهای فراموش نشدنی منطقه، آوای مناجات و دعاهای توسل و کمیل زاهدان شب از هر طرف به گوش میرسد و رزمندگان اسلام بیصبرانه منتظر شنیدن رمز عملیّات هستند.
![[تصویر: A0965015.jpg]](http://media.farsnews.com/Media/8909/Images/jpg/A0965/A0965015.jpg)
عملیات بیت المقدس طبق برنامه ریزی های دقیق و مدون در 3مرحله مورد انجام قرار گرفت
:
مرحله اول
در ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61 رمز عملیّات با نام مبارک «یا علیبنابیطالب (علیه السلام)» توسط برادر محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران و سپهبد شهید صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران از قرارگاه کربلا به نیروهای تحت امر صادر میشود.
![[تصویر: n00011657-b.jpg]](http://www.rezaee.ir/images/docs/000011/n00011657-b.jpg)
بدین ترتیب عملیّات بیتالمقدس در منطقه عملیّاتی جنوب و غرب کارون، جنوب غربی اهواز و شمال خرمشهر، با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه، جفیر، ایستگاه حسینیه، جاده اهواز- خرمشهر و در نهایت انهدام و اخراج دشمن از خاک ایران اسلامی و رسیدن به مرزهای بینالمللی آغاز میشود.
رزمندگان اسلام که از روزهای قبل با استتار کامل در چندکیلومتری رودخانه کارون موضع گرفته بودند، حرکت خود را برای عبور از کارون آغاز میکنند و به دنبال آن، نیروهای زرهی از روی جادههایی که از قبل توسط واحد مهندسی سپاه، ارتش و جهاد سازندگی احداث شده بود، به حرکت درمیآیند تا از پلهای شناور عبور کنند.
نیروهای پیاده با سرعت فراوان و عبور از مواضع مختلف، خود را به سنگرهای دشمن میرسانند و با یک یورش برقآسا به انهدام جنگافزارهای و استعدادهای ارتش متجاوز میپردازند. رزمندگان اسلام با تصرف 800 کیلومتر از خاک اشغال شده از شرق به غرب کارون حملهور میشوند و با عبور از میدانهای مین و دیوارههای دفاعی، قسمت عظیمی از نیروهای دشمن را هدف تهاجم خود قرار میدهند.
به لحاظ گستردگی منطقه عملیّاتی، ژنرالهای عراق گیج شده و تنها پیامشان این میشود که مقاومت کنید و ایرانیان را عقب برانید.
زمانی که نیروهای پیاده ایران مشغول درگیری با دشمن و انهدام آنها هستند، یگانهای زرهی از پلهای شناور بر روی کارون عبور کرده و خود را به غرب کارون میرسانند. نفرات پیاده و شکارچیان تانک با حمایت یگانهای زرهی و با قدرت هرچه تمامتر راه جاده اهواز- خرمشهر را در پیش میگیرند.
پس از نبردهای جانانه در حالی که تعداد زیادی از نیروهای مزدور بعث عراق کشته و زخمی و اسیر شدهاند، زرمندگان اسلام با یک خیز بلند خود را به قسمتهایی از جاده مهم اهواز- خرمشهر میرسانند.
در اطراف این جاده که استحکامات و امکانات دشمن فراوان است و تیربارها به سمت نیروهای ایرانی آتش میگشایند، با روشن شدن هوا، رزمندگان با مشکل موجه میشوند.
طول خاکریز شرق جاده که منطقه وسیعی را در زیر دید و سلطة دشمن می گذاشت و همچنین مسطح بودن زمین (برخلاف عملیّات فتحالمبین که زمین ناهموار بود) مشکل عملیّات را دوچندان میکند.
به دلیل مشکلات یاد شده کارایی نیروهای پیاده کم میشود و دور شدن تانکها از نیروهای پیاده، این کندی را افزایش میدهد. دشمن هم با آگاهی به این امر با تمام تلاش میخواهد جاده را حفظ کند و به ان تصور، با تمام قوا، آتش انواع سلاح خود را به روی نیروهای پیاده و زرهی میگشاید. از سوی دیگر با روشن شدن هوا، نیروی هوایی دشمن نیز وارد عمل میشود و با بمبارانهای پیاپی، منطقه را در پوششی از آتش و دود فرو میبرد.
![[تصویر: khoramshahr%20yek.jpg]](http://revaiat.persiangig.com/image/fajr/khoramshahr%20yek.jpg)
در زیر این بمبارانها، تانکهای عراق حرکت خود را به سوی نیروهای ایرانی آغاز میکنند. نبرد شدید میان شکارچیان تانک و ادوات زرهی عراق درمیگیرد و خساراتی به طرفین وارد میشود که با سماجت رزمندگان، قسمتهای دیگری از جاده اهواز- خرمشهر آزاد و نیروی زرهی عراق عقبنشینی میکنند. رزمندگان اسلام چند قسمت از دژهای دفاعی شرق جاده را به تصورف درمیآورند و از آنجا به تثبیت مواضع میپردازند.
عراق با وارد کردن نیروهای زرهی جدید، بار دیگر اقدام به پاتک میکند. نبرد مجدداً اوج میگیرد. تانکهای دشمن و دوشکاها با شلیک بیامان مواضع نیروهای اسلام را به شدت میکوبند. بمبارانهای وحشتناک جنگندههای عراق و اصابت پیدرپی راکتها و بمبهای مهیب منطقه را به لرزه درآورده و صدای شلیک توپخانه و خمپارهانداز یک دم قطع نمیشود. تانکهای عراق به خیال انهدام نفرت و تجهیزات ایران، هجوم خود را به مواضعت نیروهای ایران گسترش میدهند. پس از رسیدن به تیررس رزمندگان ناگهان آرپیجیزنها قیام کرده و با شلیک دقیق تانکها را به آتش میکشند و دود ناشی از سوختن تانکهای دشمن منطقة درگیری را فرا میگیرد.
پس از انهدام چند تانک، بقیه راه فرار را در پیش گرفته که چند تانک دیگر هم از پشت هدف قرار میگیرند. نیروهای پیاده که
مدتی زمینگیر شده بودند، با ایجاد موقعیت به سمت نیروهای عراق یورش میبرند و برای دومین بار مقر لشکر 10 زرهی عراق را مورد تهاجم قرار میدهند.
این لشکر پس از دریافت ضربات سخت، دوباره راه فرار را در پیش میگیرد و در منطقة کرخه نور، رزمندگان اسلام با وجود استحکامات سنگین، موفق میشوند دژ دفاعی آنها را شکسته و خود را به خاکریزهای دشمن برسانند. در تکمیل آن، هوا نیروز و نیروی هوایی نیز با تمامی قوا به یاری رزمندگان نیروی زمینی شتافته و آتش دشمن را با شلیک بیامان راکت و بمب و موشک پاسخ میدهند.![[تصویر: 0.358283001300606784_taknaz_ir.jpg]](http://www.taknaz.ir/upload/39/0.358283001300606784_taknaz_ir.jpg)
در این میان هوا نیروز علاوه بر شرکت در عملیات تهاجمی، بخش عظیمی از کمکرسانی و نقل و انتقالات را برعهده میگیرد.
رزمندگان اسلام که با عنایات خداوند پیش میرفتند، توانستند بر قسمتهایی از جاده مسلط شده و در همان مناطق به تثبیت موضع بپردازند؛ اما در منطقه کرخه نور، رزمندگان اسلام به خاطر تأمین نبودن اطراف خود، ناچار به تغییر مواضع پرداخته و منتظر آغاز مرحله بعد میشوند.
با آغاز عملیات بیتالمقدس، رادیو بغداد طبق معمول دم از پیروزی زده و مدعی میشود که منطقه عملیاتی انباشته از اجساد و مملو از جنگافزارهای ایرانیان است. سربازان شجاع عراق کاملاً بر اوضاع مسلط و آمادهاند تا شکستی دیگر چون غرب دزفول و شوش را بر ایرانیان وارد سازند.
این در حالی است که تعداد زیادی از بعثیان کشته، زخمی و اسیر شدند و تعداد زیادی از ادوات زرهی آنان نیز منهدم و به غنیمت درآمده است و رزمندگان اسلام با نصب پل از شرق به غرب کارون انتقال یافته و در اطراف جادة خرمشهر در حال تثبیت موضع هستند و آماده میشوند که به طور کامل جاده را آزاد و به اهداف بعدی نایل آیند.
مرحله دوم عملیات بیتالمقدس
دومین مرحله از عملیات بیتالمقدس در تاریخ 16/2/61 با رمز مبارک «یا علیابیطالب (علیه السلام)» در حالی که منورهای دشمن آسمان منطقه را چون روز روشن کرده است، آغاز میشود.
رزمندگان محور فتح از جنوب و محور نصر از شمال منطقه، با هجومی گسترده خود را به مواضع دشمن رسانده، در محور جنوبی قسمتهایی از جاده که توسط پاتک دشمن از چنگ رزمندگان خارج شده بود – دوباره تصرف کرده و موفق میشوند این بار کلیه خطوط را در دست بگیرند، که در نتیجه جدالی بسیار شدید در میگیرد.
دشمن میداند که اگر جاده خرمشهر- اهواز از چنگش خارج شود، شکستش حتمی است و از این جهات تمام توان خود را برای حفظ قسمتهای باقیمانده میگذارد.![[تصویر: 2010-10-28_094531.jpg]](http://sabokbalan-ashegh.persiangig.com/image/holy-defence/2010-10-28_094531.jpg)
با همکاری نیروی هوایی و هوانیروز، منطقه سه راه حسینه و قسمتی از جفیر انباشته از تانکهای سوخته میشود و تعدادی نیز به غنیمت در میآید. همچنین پادگان حمید که در مرحله اول در یک قدمی آزادی قرار گرفته بود، با فرار بعثیان به طور کامل به تصرف رزمندگان اسلام در میآیند.
رزمندگان اسلام با درهم کوبیدن قوای عراقی، لحظه به لحظه به تصرفات خود میافزایند و دژهای به ظاهر تسخیرناپذیر دشمن را یکی پس دیگری با ندای تکبیر و هجوم بیامان تسخیر میکنند.
نیروهای عمل کننده در شمال خرمشهر، پس از نبردی سنگین خود را به خطوط مرزی میرسانند و از آنجا که خط دفاعی محکمی در خطوط مرزی وجود ندارد، رزمندگان بناچار وارد خاک عراق شده و در پشت سیل بند که در یک کیلومتری خاک دشمن قرار دارد، موضع میگیرند. نیروهای زرهی ایران نیز مجدداً وارد عمل شده و اقدام به تثبیت مواضع جدید میکنند؛ اما ناگهان دشمن بعثی با به کارگیری نیروهای جدید، اقدام به پاتکی بسیار سنگین کرده و رخنهای در خط دفاعی ایران ایجاد میکند. با افزایش فشار، رخنه هر لحظه بزرگتر شده و در این میان تعداد زیادی از نیروهای ایران در یک قدمی اسارت یا شهادت قرار میگیرند.
عراق تلاش میکند هر لحظه فشار خود را بیشتر کند و قسمتهای دیگری از دژهای دفاعی را به تصرف درآورده که تمامی این فشارها با مقاومت سرسختانه رزمندگان اسلام دفع میشود و با تاریک شدن هوا، رخنه ایجاد شده ترمیم و دشمن به عقب رانده میشود. در دفع این تهاجم، تعدادی از نیروهای با تجربه برادر فتایی، فرمانده گردان تیپ امام حسین(علیه السلام) و برادر وزوایی، مسؤول اطلاعات تیپ محمد رسولالله(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) به شهادت میرسند.
رادیو بغداد با پخش مارش نظامی دم از پیروزی زده و چنان وانمود میکند که ایرانیان شکست خورده و از منطقه عملیاتی عقبنشینی کردهاند و در اثبات سخن خود شهر هویزه و خرمشهر را به رخ میکشد.
همزمان با پیشروی در جنوب، از محور فکه خبر میرسد که نیروهای ایران برای آزادسازی نیروهای خود و انهدام نیروهای دشمن اقدام به حملهای سخت نموده و تپة 182 را به تصرف درآوردهاند و بیش از 800 نفر از نیروهای عراق را به اسارت گرفتهاند.
پیروزی فکه روحیة دشمن را خرد میکند و کمک بزرگی برای عملیات بیتالمقدس و ادامه آن میشود. البته این عملیات پیروزمند تحتالشعاع عملیات بیتالمقدس قرار میگیرد و در نظرها آن طور که باید، جلوه نمیکند.
آزاد سازی هویزه
با عبور بینظیر رزمندگان از محور کرخه و رسیدن به نزدیک مرزهای بینالمللی از شمال منطقه درگیری و جهش بلند آنها از جاده اهواز – خرمشهر و استقرار در 17 کیلومتری نوار مرزی، شهر هویزه به محاصره رزمندگان اسلام در میآید. ارتش عراق برای درهم شکستن محاصره با تمام توان، بخصوص بمباران شدید و پاتکهای سنگین، سعی در عقب راندن رزمندگان اسلام کرده و فشار و حجم آتش سنگین خود را زیادتر میکند تا نیروهای اسلام را عقب راند، اما به کمترین توفیقی دست نمییابد. رزمندگان بیمحابا به دفاع و حمله در برابر دشمن میپردازند و برای آزادی خرمشهر و هویزه، تمام فشارها و مشکلات دشمن را تحمل و به پیش میتازند.
زمانی که حلقة محاصره هویزه هر لحظه تنگتر میشود، نیروهای عراقی که خود را در مهلکهای دشوار میبینند، اقدام به فرار و عقبنشینی میکنند. نیروهایی که آمده بودند تا بمانند، بناچار قسمت وسیعی از مراکز و تأسیسات اشغالی را رها کرده و برای نجات جان خود تا مرزهای بینالمللی میگریزند.
![[تصویر: 13870301021.jpg]](http://www.ido.ir/myhtml/article/1387/m03/13870301021.jpg)
نیروهای پیروز، وارد شهر هویزه میشوند، اما جز ویرانی و تلهای آجر و خاک نمیبینند. دشمن هنگام عقبنشینی از شهر، تمام شهر را با مواد منفجره و بولدوزر به ویرانه بدل میکند. صدام با ادعای نجات مردم عربزبان خوزستان، وارد خاک ایران شده بود، که هنگام خروج، خانه و کاشانه مردم عرب زبان خوزستان را در مناطق اشغالی نابود میکند، که هویزه نمونهای بارز از وحشیگریهای رژیم بعثی است. ارتش آزادیبخش اسلام، دشمن رو به هزیمت گذاشته را تعقیب میکند.
با انتشار خبر فتح هویز، صدام همچون دفعات قبل، فرار از هویزه را هم جزو پیروزیهای درخشادن خود به حساب میآورد و سرانجام اعلام میکند که ارتش عراق برای محاصرة ایرانیها، اقدام به عقبنشینی تاکتیکی از هویزه کرده است.
در مرحله دوم عملیات، گروه دیگری از نیروهای عراقی کشته و زخمی و تعدادی هم به اسارت در میآیند. همچنین غنایم زیادی از دشمن به دست رزمندگان میافتد. در این مرحله از عملیات پادگان حمید، جاده اهواز – خرمشهر، ایستگاه حسینیه و جفیر و هویزه آزاده شده و دشمن با تحمل تلفات و خسارات سنگین مجبور به عقبنشینی میشود.
مرحله سوم عملیات بیتالمقدس
صدام، از ترس ادامه عملیّات و برای جلوگیری از آن، تمام نیروهایش را عقب میکشد و با تمرکز دادن آنان در محور شلمچه – خرمشهر و با احداث مواضع جدید و میدانهای آتش گسترده و آرایش گردانهای جدید تانک، خود را آماده نبردی بزرگ مینماید.
در تاریخ 19 و 20/2/60 ایران در این محور دست به حمله میزند، ولی در هر دو مورد به علت مقاومت شدید دشمن بخصوص در محور شلمچه، کار عملیّات ناموفق میماند. به رغم عدم موفقیت، بیش از 100 افسر و درجهدار و 215 سرباز عراقی به اسارت در میآیند.
در ادامة مرحله سوم،کار پیشروی به طرف خرمشهر مسدود و نیروهای زرهی دشمن با اجرای پاتکهای موفقیتآمیز که با آتش شدید توپخانه و حملة گسترده هوایی همراه است،رزمندگان اسلام را از ادامة پیشروی باز میدارد.
نیروهای ایران که توانسته بودند با پیشروی برقآسا از جنوب بستان تا شمال خرمشهر را آزاد کرده و به کنترل درآورند، ناگهان در محور جدید با مقابلة شدید مواجه میشوند و با شرایط پیش آمده به نظر میرسد که کار فتح خرمشهر به تعویق میافتد.
![[تصویر: 20100520175405832_2.jpg]](http://img.tebyan.net/big/1389/02/20100520175405832_2.jpg)
صدام این موفقیت نسبی را بزرگ میکند و خبرنگاران را به خرمشهر فرا میخواند. خبرنگاران غربی با ورود به شهر گویا خود در استان لنینگراد روسیه میبینند. صدام برای نشان دادن آثار شکست عملیّات بیتالمقدس، خرمشهر را به رخ کشیده و با پخش تصاویر تعدادی از شهدا که در محور شلمچه – خرمشهر در مرحله سوم به شهادت رسیدهاند، خود را پیروز میخواند.
به تمام دنیا گفته میشود که خرمشهر فتح نشدنی و نفوذناپذیر است و برای سربازان و فرماندهان عراق به خاطر دفاع خوب پیام تبریک فرستاده میشود. تبلیغات عراق زمانی بالا میگیرد که در یکی از پاتکهایش موفق میشود پاسگاههای شهابی را از ایران پس گرفته و تعدادی را در این منطقه به اسارت بگیرد.
نکاتی مهم در مورد خرمشهر و موقعیت استراتژیک آن منطقه:
خرمشهر یکی از شهرهای زیبای جنوب است و جزو بزرگترین بنادر خاورمیانه و خلیجفارس به حساب میآید. این بندر میتواند کشتیهای بزرگ اقیانوسپیما را پذیرا شود و با داشتن 13 اسکله (قبل از جنگ) نقش ویژهای را در اقتصاد و بازرگانی منطقه ایفا میکرد.
نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم برای حمل سلاح به روسیه در این بندر مهم دست به اقدامات وسیع و ایجاد بارانداز و اسکلههای بزرگ زده بودند که پس از پایان، تمامی این امکانات در اختیار ایران قرار گرفت. این شهر دارای آب و هوای گرم و مرطوب و نخلستانهای گستردهای است که مانند کمربندی سبز شهر را در محاصره قرار داده است. رود کارون شهر را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده و پس از عبور و رسیدن به دو رود دجله و فرات، اروند رود را تشکیل میدهند.
نزدیکترین شهر به خرمشهر، آبادان 23 کیلومتر فاصله است. بندر بصره در 48 کیلومتری غرب آن و اهواز در 128 کیلومتری شمال آن واقع است. مردم آن عرب زبان بوده و تعدادی مهاجر نیز در این شهر زندگی میکنند. اکثریت آنان دارای مذهب شیعه هستند.
این شهر قبل از جنگ دارای 6 سینما، 91 مسجد مجهز به کلیه وسایل ارتباطی و نیز دارای 13 بیمارستان، 220 هزار نفر جمعیت و 40 هزار واحد مسکونی بود که به علت اهمیت استراتژیکی از قدیم توجه بیگانگان بوده است و در طول تاریخ چندینبار به اشغال بیگانگان درآمده است. در سال 1833 ارتش عثمانی با حمله به خرمشهر علاقه خود را برای تصرف آن نشان میدهد و پس از درگیری زیاد، این بندر به تصرف آنان در میآید که بعداً بر اساس پیمان ارض روم، به ایران بازپس داده میشود.
با در دیگر در جنگ جهانی دوم، نیروهای انگلیس با حمله به جنوب ایران و تصرف این بندر، حضور خود را به نمایش گذاشته و در این میان ناصرالدین شاه بیمار، به عنوان بهترین تماشاچی را در این حمله کسب میکند.
![[تصویر: 1764_677.jpg]](http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1386/9/5/1764_677.jpg)
کشف نفت در جزیرة آبادان و احداث پالایشگاه، به اهمیت و اعتبار این شهر افزوده و عوامل بیگانه که که در ابتدای حمله، ضربهای سنگین به شهر وارد کرده بودند، بناچار به خاطر موقعیت درخشان این بندر و استفاده فراوان ، سعی در بازسازی و ایجاد تأسیسات آن میکنند. با توسعة این اسلکهها و ایجاد اسلکههای مخصوص کشتیهای بزرگ، بندر بصره تحتالشعاع بندر خرمشهر قرار گرفته و از اهمیت آن کاسته میشود.
از رؤیاهای رژیم عراق انضمام این بندر به خاک عراق است و سرانجام برای تحقق این رؤیا، در 31 شهریور 1359 به خاک ایران، از جمله به خرمشهر حمله میکند. ارتش صدام با استعداد دو لشکر به شهر هجوم میآورد و پس از 34 روز مقاومت بینظیر و فراموش نشدنی، خرمشهر به تصرف ارتش عراق در میآید.
شورای فرماندهی عراق با گذاشتن نام جعلی محمره برای خرمشهر تلاش میکند آن را یک شهر عربی قمداد کند و پس از ایجاد دژهای دفاعی نفوذناپذیر شهر را برای همیشه از آن خود میداند.
اهمیت این شهر چنان است که صدام برای حفظ آن بسیاری از نیروهایش را از محورهای دیگر عقب میکشد تا خرمشهر را به چنگ و دندان حفظ کند.
ادامه مرحله سوم و یورش نهایی برای فتح خرمشهر
در حالی که همگان میپندارند ایرانیان فتح خرمشهر را به بعد موکول کرده و برای اثبات ادعاهای خود توقف عملیات را در محور شلمچه – خرمشهر گوشزد میکنند، فرماندهان و مسؤولان جمهوری اسلامی با نهایت جدیت به تدارک حمله میپردازند. با درخواست فرماندهان نظامی ایران، امت سلحشور و رزمندگان غیرتمند، به سرعت خود را به مناطق جنگی میرسانند و در صف داوطلبان آزادی خرمشهر قرار میگیرند.
نقاط ضعف و صدمه دیدة ایران ترمیم میشود و لشکرهای اسلام آماده میشوند که این بار با هجوم نهایی دژ نفوذناپذیر خرمشهر را فرو ریزند. محورها و راههای مختلف شناسایی میشود و نیروها با آمادگی و سازماندهی بهتر تلاش میکنند تا خرمشهر را از چنگال دشمن خارج کنند.
![[تصویر: 579_874.jpg]](http://kazeroonnema.ir/files/vip/579_874.jpg)
در جبهه مقابل نیروهای عراق، برای درهم ریختن سازماندهی ایرانیان، همچنان به انجام پاتک و گلوله باران مواضع ایران میپردازند و با حملات هوایی گسترده تلاش میکنند تا حریف را از هجوم به خرمشهر منصرف نمایند. قسمت اعظم لشکرهای عراق در منطقه جنوب در محور جدید جمع شده و خود را آماده نبردی عظیم مینمایند.
فرماندهان بعث با پیش کشیدن توقف ایرانیان و دفاع سنگین عراق به سربازان خود اینطور القاء میکنند که ایرانیان هرگز نخواهند توانست در جولانگاه آنان قدم گذارند. تعداد000/36 نفر نیروی دشمن آماده ی دفاع از خرمشهر میشوند تا به پشتیبانی از نیروها در خط خود برخاسته و حتی خود را آمادة جنگ خیابانی میکنند.
سومین مرحلة عملیات در شب جمعه، 30 اردیبهشت ماه 1361 همزمان با مبعث پیامبر اکرم(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) آغاز میشود؛ اما در این شب، دشمن بعثی با داشتن تجربه از حملات گذشته در آمادگی کامل به سر میبرد، تا برای برهم زدن نقشة نیروهای اسلام اقدام به هجومی گسترده کند. قوای اسلام با توانی مضاعف و همتی وافر، آمادهاند تا با تمامی قوا در مقابل متجاوزین بعثی قرار گیرند.
ناگهان گرد و غبار و طوفانی عظیم منطقة درگیری را فرا میگیرد و نیروهای دشمن که از سنگر خارج شده بودند، در میان طوفان مهیب، یگانهای یکدیگر را گم کرده و در آن گیر و دار و اوضاع وانفسا، به روی هم آتش میگشایند.
نقشة دشمن پس از تحمل ضربات سنگین، نقش بر آب میشود و سرانجام به مواضع خود باز میگردند.
با پاتک دشمن، حمله رزمندگان به تأخیر میافتد و حملة نهایی به یک روز بعد موکول میشود. با هوشیاری و کاردانی فرماندهان، بلافاصله کار بازسازی و آرایش جنگی انجام میگیرد و تعداد دیگری از بسیجیان جان برکف از طریق جاده اهواز – خرمشهر و... به خط فرا خوانده میشوند.
قوای اسلامی در قالب چهار لشکر نصر، فتح، قدس و فجر سازماندهی و آماده میشوند تا با یورش بیامان به مواضع دشمن، خرمشهر را از چنگ دشمن آزاد سازند. با تاریک شدن هوا حرکت نیروها به سوی خاکریزهای دشمن آغاز و با قرار گرفتن در جاهای از قبل تعیین شده، آماده فرمان حمله میشوند.
در ساعت 5/9 شب جمعه، دشمن به حضور نیروهای ایران در اطراف خود پی میبرد و شروع به گلولهباران منطقه میکند.
سرانجام مرحله سوم عملیات بیتالمقدس با رمز مبارک «یامحمدبن عبدالله(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم)» در ساعت 30/12 دقیقه روز شنبه مورخ 1/3/1361 با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز میشود.
چهار لشکر خطشکن ایران در حالی که لشکر نصر مشغول درگیری با دشمن است، هجمة خود را با مواضع دشمن شروع میکنند. به دلیل حضور گستردة مردم و به کارگیری تاکتیکهای ابتکاری، عملیات با موفقیت پیش میرود. ضربات شکننده ی رزمندگان اسلام توان قوای دشمن را تحلیل میبرد و این بار دشمن در مییابد که تاب مقابله با قوای ایران را ندارد.
در نخستین ساعات عملیات، خاکریزهای اول و دوم نیروهای عراقی در منطقه پل نو و شلمچه، توسط لشکر نصر سقوط و لشکر فجر از نهر عرایض عبور میکند. با عبور رزمندان اسلام از موانع ایذایی قسمتهای دیگری از مواضع دشمن مورد هجوم قرار میگیرد و نیروهای عراقی در حالت سردرگمی و فرار، قرار میگیرند. توپخانهها و خمپارهاندازهای دشمن تلاش میکنند با آتش گستردة خود تکاورهای شجاع ایران را زمینگیر و وادار به توقف کنند.
در ساعت 3 نیمهشب به تمامی نیروهای عراقی دستور داده میشود که از مواضع خود عقبنشینی کنند و در پشت شلمچه و خرمشهر استقرار یابند. نزدیک صبح، لشکر فجر از پل نو به جاده آسفالته میرسد و شروع به شکار تانکهای در حال فرار دشمن (به طرف بصره) میکند. با هجوم گستردة آرپیجیزنها، تعداد زیادی از ادوات زرهی دشمن منهدم میشود و تعدادی نیز به غنیمت درمیآید.
همچنین تعداد بیشماری از نیروها کشته، زخمی یا اسیر میشوند و بقیه همچنان راه فرار را در پیش میگیرند. در ساعت 5 صبح، پل استراتژیک نو به تصرف رزمندگان اسلام درمیآید و یکی از اهداف مهم و حساس عملیات محقق میشود.
![[تصویر: fath_l.jpg]](http://www.imam-khomeini.ir/gah_khoramshahr/images/fath_l.jpg)
قوای ایرانی برای محاصره دشمن راه اروندرود را در پیش گرفته تا از عکسالعمل مناسب دشمن کم کنند و نیز بر پلهای تدارکاتی آنها تسلط یابند.
نیروی هوایی عراق با بمبارانهای شدید هوایی تلاش میکند تا از توان رزمی قوای اسلام بکاهد و سدی نفوذناپذیر در مقابل خرمشهر به وجود آورد. حضور جنگندههای عراق هم نمیتواند روحیه نیروهای خود را تقویت و از فرار آنها جلوگیری کند. تا ساعت 9 صبح قسمت اعظم اسلام به کنارههای اروندرود میرسند و بدین ترتیب محاصره خرمشهر کامل میشود.
با فشار گاز انبری نیروهای ایرانی، ارتش بعثی به سرعت به طرف پل تدارکاتی اروندرود میگریزد. نیروهای مستقر در شهر نیز با احساس خطر، راه گریز میجویند. تا آن لحظه حدود 5000 نفر اسیر شدهاند و تعداد زیادی تانک و نفربر منهدم شده و یا به غنیمت درمیآید.
با اجتماع نیروهای فراری بعثی در اطراف پل بزرگ اروندرود، از سوی فرماندهان عراقی به آنها دستور داده میشود که برای شکستن حلقة محاصره خرمشهر هر طور شده باید اقدام کنند. نبردی سنگین آغاز میشود و طرفین با تمام قوا یکدیگر را زیر آتش میگیرند. برتری آتش پرحجم رزمندگان اسلام، نیروهای عراقی را در آستانة اضمحلال کامل قرار میدهد.
در حدود ساعت 5/10 صبح، موج اول از مرحله سوم پایان مییابد و رزمندگان اسلام به تثبیت مواضع و تجدید قوا میپردازند.
روز یکشنبه نیز با تبادل آتش عملیات ایذایی به پایان میرسد تا اینکه در نیمههای شب، نیروهای بعث از منطقة شلمچه و بصره دست به نقل و انتقالات گسترده میزنند. در ساعت 2 بامداد آتشبارهای عراق اقدام به گلولهباران سنگین منطقه میکنند تا نیروهای زرهی خود را در تهاجم حمایت کنند. بدین ترتیب دشمن موفق میشود تا عمق پنج کیلومتری پیشروی کند.
به دستور صدام این نیروها مأموریت مییابند که حلقه محاصره خرمشهر را به هر قیمت که شده، بشکنند و خرمشهر را از خطر سقوط به دست قوای اسلام نجات دهند.
در شب فتح خرمشهر، باران شروع به باریدن میکند و با روشن شدن هوا نبرد به اوج خود میرسد و قوای عراقی تلاش میکنند که نیروهای ایران را منهدم کرده یا به عقب بزنند. فشار سنگینی متوجه نیروهای ایران میشود اما آنقدر مقاومت میکنند تا اینکه نیروهای پاتک کنندة عراق را در محاصره قرار میدهند و با ادامه فشار و در حالت ناباوری فرماندهان بعث، سه تیپ از ارتش عراق به طور کامل منهدم میشود.
با مشاهدة اوضاع، پس مانده ی نیروهای عراقی راه فرار را در پیش میگیرند و در ساعت 10 صبح، فرار دشمن سرعت بیشتری به خود گرفته و آرایش جنگی آنان شدیداً به هم میخورد. این نیروها که از مرحلة سوم عملیات با تهاجمات پی در پی رزمندگان اسلام، از نظر موقعیت و آرایش دفاعی با دادن 25 کیلومتر پهلو، مقدمه نابودی خود را فراهم کرده بودند، مصرانه از صدام تقاضای عقبنشینی میکنند؛ ولی صدام همچنان با دستور مؤکد بر مقاومت آنها برای خرمشهر اصرار میورزد.
در آستانة ورود قوای ایران به خرمشهر، بخش فارسی رادیو بغداد مکرر اعلام میکند: «دفاع از خرمشهر به معنی دفاع از بصره است. آبروی امت عرب در گرو دفاع از خرمشهر است.»
رادیو بغداد تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا با تبلیغات و برانگیختن احساسات سربازان وحشتزده خود، آنها را وادار به مقاومت کند.
رادیو بغداد که ماهیت آن بر همگان آشکار است، با آزادسازی هویزه (که ضربه محکمی به رژیم بعث عراق بود) به انتشار اخبار کذب پرداخته وانمود میکند که رژیم بعث پیروزیهای درخشانی را کسب کرده است، و از قول فرماندهی لشکرهای بدون سرباز و بینام و نشان اعلام میکند که سربازان عراق با حملات کوبنده موفق شدهاند تلفاتی سنگین به قوای ایران وارد و بقیه را وادار به فرار کنند. این رادیو در ادامة تبلیغات خود با التماس از بعثیان میخواهد که مانع ورود ایرانیان به خرمشهر شوند. رسوایی این رادیو به جایی میرسد که به نیروهای محاصره شده و وحشتزده خود طرز مبارزه و انهدام نیروهای ایرانی را یاد داده و از آنان میخواهد با شناسایی دقیق از مواضع ایرانیان و بستن راههای نفوذ و یورش بیامان، درس تلخی به بسیجیان و دیگر نیروهای رزمنده ایرانی بیاموزند و جهنمی فراموش نشدنی برایشان پدید آورند.
رزمندگان اسلام از جمله لشکر امام حسین(علیه السلام) پلهای تدارکاتی روی اروندرود را تصرف و یا منهدم میکنند و با این عملیات درخشان، حلقة محاصره تکمیل میشود.
سرهنگ زیدان، فرمانده نیروهای خرمشهر با گرفتن خط عمل از فرماندهان ردههای بالای لشکر 11 و انتقال آن به نیروهای تحت فرماندهی خود، تلاش میکند تا این امید را در دل صدام ایجاد کند که خرمشهر با تدابیر او برای همیشه در دست آنها خواهد ماند.
در گرماگرم جنگ، لشکر نصر سپاه پاسداران به تعقیب پس مانده دشمن میپردازد. سپاه اسلام با وارد کردن تعداد 9 دستگاه موشکانداز کاتیوشا به منطقه، جواب آتش بیرمق عراق را با موشکباران شدید پاسخ میدهد.
مناطق محاصره شده ی دشمن با آتش شدید بیامان کاتیوشا درهم کوبیده میشود و به علت گستردگی و برنامهریزی صحیح، ضربهای سنگین نصیب دشمن میشود.
تیربارچیهای پشت میدانهای مین که به خیال خام خود انتظار میرود ایرانیان را میکشیدند تا با انفجار تلههای انفجاری و شلیک مسلسل، سربازان ایرانی را قتلعام کنند، با شنیدن محاصره، به وحشت افتاده و برایشان مسلم میشود که ایرانیان هیچگاه مستقیماً از شمال خرمشهر دست به حمله نمیزنند و با وجود آن همه استحکامات، هرگز نخواهند توانست مانع آزادی خرمشهر شوند.
نزدیک ظهر، پادگان دژ خرمشهر در محاصره قرار گرفته و نیروهای دشمن با اتکا به نیروهای زرهی اقدام به شکستن حلقه محاصره میکنند و در زیر آتش خمپارهانداز و توپخانه و تانکها به مصاف بسیجیان اسلام میروند؛ ولی رزمندگان اسلام به مقابلهای پرتوان با دشمن پرداخته و شکست سختی را به آنها وارد میکنند که در پی این نبرد، تعدادی تانک و نفربر به آتش کشیده میشود و نیروهای زیادی نیز کشته و مجروح میشوند. همچنین تعدادی سلاح و مهمات نیز به دست رزمندگان میافتد.
![[تصویر: A0334443.jpg]](http://media.farsnews.com/Media/8606/Images/jpg/A0334/A0334443.jpg)
نیروی هوایی عراق با تعداد بیشماری جنگندة اهدایی غرب، اقدام به حمله میکند و با حملات پیاپی در حمایت از نیروهای زمینی تلاش میکند تا نیروهای ایران را در مدخل خرمشهر زمین گیر کند.
هوانیروز ایران قسمت اعظم نقل و انتقالات را انجام میدهد و در دفع پاتکهای دشمن نهایت تلاش خود را به نمایش میگذارد. تعداد زیادی از تانکهای دشمن قبل از اینکه در تیررس آرپیجیزنها قرار گیرند، هدف موشکهای کبری قرار گرفته و به آتش کشیده میشوند.
نیروی هوایی ایران نیز وارد عمل شده و با بمبارانهای مکرر عقبه و پشتیبانی دشمن را در حالی که تعداد زیادی هواپیمای شکاری در آسمان منطقه حضور دارند، مورد حمله قرار داده و خسارات سنگینی به دشمن وارد میسازند.
تعدادی از هواپیماهای عراق در آسمان منطقه عملیاتی توسط هواپیماهای شکاری و ضدهوایی ایران هدف قرار گرفته و در میان تکبیر همگان سقوط میکنند.
با پیکار و ایثارگریهای نیروی زمینی و هوایی ایران لحظه به لحظه حلقه ی محاصره تنگتر و خرمشهر در یک قدمی آزادی قرار میگیرد. به هنگام ظهر، اولین درگیری برای ورود به شهر انجام میشود. در این میان تعدادی از بعثیان سرسختانه مقاومت میکنند و از دیگران هم میخواهند که به دفاع از شهر بپردازند؛ اما این مقاومتها در برابر حملات و فشار سنگین نیروهای اسلام ناچیز جلوه میکند و نبض خرمشهر بیصبرانه در انتظار قدوم رزمندگان با آهنگی موزون میتپد.
و بالاخره خرمشهر آزاد میشود
رادیو ایران با پخش پیروزیهای نبرد همه را به وجد میآورد. کاسه صبر مردم لبریز میشود و همه منتظرند تا مقاومترین شهر را در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران ببینند. تمامی خبرها حاکی از آن است که رزمندگان اسلام در مبادی ورودی شهر مشغول انهدام نیروها و تجهیزات دشمن متجاوز هستند.
«پاسداران شهادتطلب! بسیجیان جان بر کف! سربازان غیور ارتش! خرمشهر، شما را میخواند. ای شیران بیشههای خوزستان! ای رهروان شهید فهمیده! به دشمن یورش برید و نگذارید خرمشهر بیش از این در اشغال بماند. ای خلبانان شجاع نیروی هوایی! ای هوانیروز دشمنشکار! با حمله به دشمن بعثی، مجال تنفس را از آنان بگیرید و به دشمن نشان دهید که رهروان باوفای پیر جماران هستید.
ای نخلهای سربریده خرمشهر! ای کوچههای نشسته به خون که داغ زخم خصم بر پیکرتان نمایان است، ای خرمشهر، که دیروز با توطئه شرق و غرب تو را از خاک وطن جدا کردند، ای شیهدانی که مظلومانه به خون غلتیدید، اکنون به پا خیزید و نظاره کنید که یاران شما چگونه بر خصم یورش برده و در حال گذراندن آنان از تیغ انتقام هستند.
خرمشهر! آغوش بگشا و اشک مظلومیت و غربت از دیدگان پاکنما، زیرا فرزندانت به هجومهای ویرانگر، دشمن را در گرداب نابودی گرفتار ساخته و برای رسیدن به تو لحظهشماری میکنند. ای شهر خون و ای شهر مظلوم من! چگونه میتوانم فریادت را بشنوم و مهر سکوت بر لب زنم. چگونه خواهم توانست فریاد شهیدانت را بشنوم و دم نزنم. چگونه خواهم توانست فریاد مادران به اسارت رفته و فریاد خواهران جور کشیده و فریاد کودکان به خون غلتیدهات را بشنوم و از ته دل فریاد و از تار و پود وجودم بانگ نزنم. خرمشهر شهر زیبای من، با ایثارم و با نثار خونم آزادت خواهم کرد.»
حلقه محاصره لحظه به لحظه تنگتر میشود و نیروهای دشمن، دیوانهوار از انجام دستورات فرماندهی سر باز زده و راه گریز از طریق اروندرود و دیگر نقاط را در پیش میگیرند.
مقاومت دشمن رفته رفته ضعیفتر میشود. سرهنگ زیدان در حال گریز روی مین میرود و کشته میشود. این امر به نابودی و تسلیم دشمن کمک زیادی میکند. با اقدام سریع رزمندگان، آخرین راههای فرار دشمن بسته شده و امید بعثیان به یأس مبدل میشود.![[تصویر: 13_8903021622_L600-400x278.jpg]](http://revolution.shirazu.ac.ir/wp-content/uploads/2011/05/13_8903021622_L600-400x278.jpg)
در ساعت یک بعدازظهر، رزمندگان اسلامی از طریق جادة اهواز – خرمشهر و راهآهن و گمرک، قدم در مواضع به ظاهر نفوذناپذیر بعثیان میگذارند و تعداد دیگری از سربازان فریب خورده را کشته و در حدود 6000 نفر دیگر را به اسارت درمیآورند.
با درهم شکستن آخرین مقاومتها نومیدی کامل بر اردوی دشمن چیره میشود و اساس فرماندهی بعث از هم میپاشد.
رادیو بغداد با سماجت به پخش اخبار کذب و ایجاد انگیزه در نیروهای منهزم عراقی میپردازد و آخرین توان تبلیغاتی خود را به کار میگیرد تا شاید مؤثر افتد.
در حالی که خرمشهر در یک قدمی آزادی قرار دارد، این رادیو خبر میدهد که در اطراف محمره (خرمشهر) با حملة سربازان غیور عرب، تعداد زیادی از پاسداران خمینی را کشته و زخمی یا اسیر کردهاند و بقیه با جا گذاشتن ادوات زرهی و جنگی خود، راه فرار را در پیش گرفتهاند. در ادامة خبرهای خود مدعی میشود که آخرین تلاش سربازان خمینی برای تصرف خرمشهر عقیم مانده و منطقه مملو از اجساد ایرانیان است.
از ابتکارات جالب رزمندگان در آستانة تصرف خرمشهر این است که با گذاشتن بلندگو از روز قبل و پخش خبرهای شکست دشمن و محاصره شهر، روحیة دشمن را تضعیف میکنند و سپس با دعوت آنها به تسلیم، گروه گروه از آنها خود را تسلیم رزمندگان میکنند. با این جنگ روانی که رزمندگان به راه میاندازند، دیگر انگیزة مقاومت از دشمن سلب شده و لحظه به لحظه به تعداد تسلیم شدگان افزوده میشود.
سرانجام پس از چند روز نبرد سخت، روز سوم خرداد در ساعت 50/13 خرمشهر به دست توانمند رزمندگان اسلام آزاد میشود و خونینشهر بار دیگر به خرمشهر تبدیل میشود. خبر آزادی خرمشهر مردم مسلمان ایران را غرق در شادی و سرور میکند. مردم با شیرینی و شربت این پیروزی را به هم تبریک میگویند. ماشینها با چراغ روشن و بوق ممتد ابراز شادی میکنند.
رزمندگان اسلام پس از پاکسازی شهر به تعقیب دشمن میپردازند و آنها را تا محور شلمچه ـ بصره وادار به فرار میکنند. در این تعقیب و گریز نیز تعداد دیگری از تانکهای دشمن هدف قرار گرفته و به آتش کشیده میشوند.
پس از رسیدن به اهداف از قبل تعیین شده، نیروهای ظفرمند ایران به تثبیت مواضع میپردازند و برای حفظ موقعیت خرمشهر و زیر آتش گرفتن دشمن، تعداد قابل توجهی آتشبارهای سنگین به کنار اروندرود آورده میشود.
12000 نفر دیگر از نیروهای عراقی در شهر به اسارت رزمندگان اسلام درمیآیند و پس از 575 روز خرمشهر از دست دشمن آزاد میشود. رادیو بغداد در کمال فضاحت و در حالی که شهر در دست قدرتمندان ایران است، مدعی تسلط سربازان عراق بر خرمشهر میشود.
سرانجام در ساعت 5/4 بعدازظهر روز سوم خرداد رادیوی جمهوری اسلامی ایران این خبر را اعلام میکند:
«شنوندگان عزیز، توجه فرمایید... خرمشهر، شهر خون آزاد شد... الله اکبر، الله اکبر»
عملیات بیتالمقدس که در تاریخ 10/2/61 آغاز شده بود، پس از 25 روز نبرد فراموش نشدنی و با پاکسازی دشمن از قسمت اعظم خاک جنوب و در نهایت با فتح خرمشهر به پایان رسید.»