ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
شهادت بسیجی دلاور شهید اسفندیار کیانپور
هیئت عزاداری سیدالشهدا(ع) مسجد ابالفضل را یک تنه با زحمات شبانه روزی به بهترین وجه اداره میکرد و با پای برهنه به عشق مولایش حسین (ع) به دنبال هیئت رهسپار می شد . صدای دعای کمیل های عاشقانه اش هنوز در گوش جان طنین انداز است . علیرغم مشکلات خانوادگی فراوانی که داشت از هر گونه کمکی به دوستان مسجد و محله دریغ نمی کرد. در مدرسه و دبیرستان جزء ممتازترین ها بود و از این حیث هم به بچه ها یاری می رساند در جبهه جنگ از نظرشجاعت و پاکیزگی زبانزد خاص و عام بود .
امکان نداشت به هنگام نماز در سجده های طولانی و عارفانه اش صدای هق هق گریه اش را متوجه نشوی .در عین نشاط و شادابی ظاهری همیشه دلی غمگین داشت .
چهره زیبا و دوست داشتنی اش هیچگاه از یادهایمان محو نمی شود .
او که در اخلاق پاکیزگی و شجاعت از ممتازترین ها بود سرانجام در عملیات غرور آفرین
والفجر هشت در حالی که به هنگام شهادت دست راستش گره شده مانده بود و ندای
الله اکبر سر می داد به موج خون نشست .
آری او بسیجی همیشه تنهای مسجد ابالفضل(ع) کیان
شهید سرافراز اسفندیار کیانپور بود .
وی که در لحظه شهادت همانند مولای بی کفن مان اباعبدلله الحسین (ع) مادر نداشت
در شهادتش مادران و خواهران نمازگزار مسجد آنقدر گریستند که هیچکس متوجه نشد
مادر ندارد .
در آخرین وداعش در حالی که تمام امکانات هیئت عزاداری باب الحوائج مسجد برای
محرم آماده میکرد به داراب عباسپور گفت :
هیئت تحویل شما من دیگر از جبهه برنمی گردم !
واقعآ یکی از باشکوهترین عزاداری ها در منطقه و مسجد برای او برپا شد و زن و مرد
و کودک و پیر وجوان در سوگش به غم نشستند .
در وصیت نامه مفصل و معنوی زیبائی که نوشته بود و با صدای زنگ دار و زیبایش
نیز بر روی نوار کاست قرائت و ضبط نموده بود این اشعار به چشم می خورد :
بیا که قافله آهنگ کربلا دارد
هزار همسفر تشنه بلا دارد
بیا امام زمان را به چشم دل نگریم
بیا به نور وجودش ره خدا سپریم
. . . اسفندیار عزیزم یاد تو هر جا که باشم با منه .
محمودجان سلام
ممنون از زحماتت اجرتان با شهیدان عزیزمان
آدرس وبلاگ مسجد را درست کردم
سلام حاجی
ممنونم از اینکه آدرس وبلاگ را درست کردید.
التماس دعا...