مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

خونین شهر

و خونین‌شهر؛ شهر خون‌آزاد شدخرمشهر» که پس از 34 روز مقاومت در برابر دشمن در تاریخ 4 آبان 59 سقوط کرده بود، پس از 575 روز اشغال، در کمتر از 48 ساعت آزاد و به طور کامل از وجود نیروهای ارتش عراق پاکسازی شد. در این عملیات ضمن آزادسازی خرمشهر، هویزه، پادگان حمید و شلمچه و جاده اهواز-خرمشهر-کرخه نور و جاده سوسنگرد -هویزه، ده‌ها هواپیما، 2 بالگرد، 285 تانک و نفربر و 500 خودرو منهدم و 105 تانک و نفربر و 95 هزار مین و صدها خودرو و سلاح  به غنیمت گرفته شد و بیش از 16 هزار نفر از مزدوران بعثی کشته و زخمی و 19 هزار نفر نیز به اسارت نیروهای رزمنده ایرانی در آمدند.

وضعیت دشمن

فرماندهی سپاه سوم ارتش عراق تدابیر پدافندی ویژه‌ای در این منطقه به مورد اجرا گذاشته بود؛ نحوه آرایش نیروهای دشمن با توجه به موقعیت زمین، به صورت مثلثی فرضی بود، مثلثی که ضلع شرقی آن، به طول حدود 100 کیلومتر در امتداد رودخانه کارون از خرمشهر تا آبادی ملیحان، واقع در 20 کیلومتری جنوب غربی اهواز قرار داشت؛ ضلع شمالی آن حدود 60 کیلومتر از ملیحان در امتداد کرانه جنوبی رودخانه کرخه کور، هویزه، رودخانه نیسان تا هورالعظیم کشیده شده بود و ضلع بزرگ این مثلث نیز، خط مرزی دو کشور؛ از محل تلاقی رودخانه نیسان با هورالعظیم تا پاسگاه ژاندارمری «حدود» در کرانه نهر خین، به طول 150 کیلومتر بود‌.

تدبیر پدافندی دشمن در ضلع شمالی مثلث که شامل شرق هورالعظیم، ساحل رودخانه‌های نیسان و کرخه و ادامه خط دفاعی در حوالی آبادی ملیحان و به طرف جنوب تا پادگان حمید می شد، چنین بود: ایجاد استحکامات فشرده، بهره برداری از موانع هورالعظیم و مناطق آب گرفتگی، تهیه قدرت آتش متراکم و انبوه و پیش‌بینی احتیاط‌های قوی برای انهدام رخنه‌های احتمالی؛ با استقرار دست کم دو لشکر تقویت شده 5 مکانیزه و 6 زرهی در دشت جفیر.

اساسا‌ تدبیر پدافندی دشمن در این منطقه مبتنی بر این باور بود که سمت اصلی تهاجم نیروهای ایرانی از جاده اهواز - خرمشهر خواهد بود، زیرا - برپایه روش‌های کلاسیک - وجود این جاده به عنوان عقبه مطمئن، بهترین راه کار شناخته می‌شد. بنابراین، دشمن علاوه بر استقرار دو لشکر تقویت شده 5 مکانیزه و 6 زرهی، در دشت جفیر واقع در منطقه جنوب غربی اهواز و جاده استراتژیک اهواز به خرمشهر، استحکامات و مواضع بسیاری را با بهره برداری از موانع طبیعی ایجاد کرده بود.

و خونین‌شهر؛ شهر خون‌آزاد شد

باید به این واقعیت مهم اشاره کرد که تدبیر پدافندی فرماندهی ارتش عراق در ضلع شرقی منطقه، در امتداد رودخانه کارون - با توجه به ناآگاهی دشمن از سمت اصلی تک نیروهای خودی - بسیار ضعیف بود و تنها در برخی از نقاط، مواضعی را به وجود آورده و با اتکا به یگان های سبک تامینی و پوششی، به احتیاط های متحرک و غیرمتحرک بسنده کرده بود.

لشکر 3 زرهی سپاه سوم ارتش عراق با استقرار در سه محل جداگانه در غرب جاده اهواز - خرمشهر، وظیفه دفاع را به عهده داشت.

فاصله نیروهای تامینی و پوششی دشمن از ساحل غربی رودخانه کارون سبب شد که نیروهای خودی با تدبیر عملیات عبور از رودخانه، نیروهای دشمن را غافل گیر کنند.   

در ضلع جنوبی (منطقه خرمشهر) دشمن با نیرویی به استعداد 17 گردان در دو سمت شرقی و شمالی شهر اشغالی خرمشهر آرایش گرفته بود تا هرگونه عملیات عبور از رودخانه در تک جبهه‌ای به داخل خرمشهر و یا ورود به این شهر از سمت شمال را مهار کند. ایجاد استحکامات در خرمشهر با تخریب ساختمان ها برای جلوگیری از فراهم شدن زمینه مناسب جهت وقوع جنگ شهری و نبرد تن به تن، بخش دیگری از تلاش دشمن به منظور حفظ خرمشهر بود.

استعداد سپاه سوم ارتش عراق در این منطقه تا پیش از آغاز عملیات الی بیت المقدس چنین بود:

-لشکر 6 زرهی از جنوب رودخانه کرخه تا شهر اشغالی هویزه

- لشکر 5 مکانیزه از غرب اهواز تا روستای سید عبود

باید به این واقعیت مهم اشاره کرد که تدبیر پدافندی فرماندهی ارتش عراق در ضلع شرقی منطقه، در امتداد رودخانه کارون - با توجه به ناآگاهی دشمن از سمت اصلی تک نیروهای خودی - بسیار ضعیف بود و تنها در برخی از نقاط، مواضعی را به وجود آورده و با اتکا به یگان های سبک تامینی و پوششی، به احتیاط های متحرک و غیرمتحرک بسنده کرده بود.

- لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر (تیپ های 22، 48 و 44 از لشکر 11 پیاده، و نیز تیپ 33 نیرو مخصوص مامور حفاظت از خرمشهر بودند.(

-لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر

-تیپ مستقل 10 زرهی، یگان در احتیاط نزدیک سپاه سوم، در شرق بصره مستقر .

نتایج عملیات

عملیات بیت‌المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند. بازتاب عملیات بیت‌المقدس در رسانه‌های بیگانه در جریان آزادسازی خرمشهر  و مراحل مختلف عملیات سخنان ضد و نقیضی از خبرپراکنی استکبار برای تضعیف روحیه مردم ایران به کار گرفته شد که فتح‌ خرمشهر خط بطلان بر تمام این توطئه‌ها کشید.

مناطق و تأسیسات آزادشده

و خونین‌شهر؛ شهر خون‌آزاد شد

آزادشدن شهر بندری خرمشهر، شهر هویزه و پادگان حمید

جاده مهم و تدارکاتی اهواز- خرمشهر- کرخه نور

جاده سوسنگرد- هویزه

خارج شدن بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن

تصرف و تأمین هشت پاسگاه مرزی

تجهیزات منهدم شده دشمن

285 دستگاه تانک و نفربر

500 دستگاه خودرو

ده‌ها قبضه توپ سبک و سنگین

مقدار زیادی از انواع تیربار و سلاح‌های سبک و سنگین

دهها انبار مهمات

40 فروند هواپیما

دو فروند هلی‌کوپتر

چندین دستگاه لودر و ماشین‌آلات مهندسی

غنایم

105دستگاه تانک و نفربر

دهها انبار مهمات

95000عدد انواع مین

صدها دستگاه خودرو سبک و سنگین

30 دستگاه جیپ حامل توپ106 میلیمتری

تعداد زیادی لودر وبولدوزر و ماشین‌آلات مهندسی

18 قبضه توپ 130 میلیمتری

هزاران قبضه سلاح انفرادیبخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع:سایت سازمان تبلیغات اسلامی


نظرات 1 + ارسال نظر
دشتبزرگی چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:44

مادرم سرنماز همه شما رانفرین می کند!
چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۰۷:۳۰
یک عضو گروهک موسوم به «ملی-مذهبی»! نامه ای را که خطاب به برخی از سران و عوامل فتنه ۸۸ نوشته در صفحه «فیس بوک» خود منتشر کرده است.
به گزارش افکارنیوز به نقل از کیهان ،«بهرام-ق» در این نامه با عنوان «لطفا سوال مرا بی پاسخ نگذارید» می نویسد؛ «آقایان رهبران جنبش سبز و اصلاح طلبان زندانی خواهش می کنم مرا متهم نکنید که در آمریکا به عامل کیهان تبدیل شده ام. در کتاب های مرحوم مهندس بازرگان خوانده ام که از نظر اسلام حرف حق را باید پذیرفت هر چند از زبان دشمن باشد.

بنابراین برای شما چه فرقی می کند که من عامل شریعتمداری کیهان باشم یا نباشم. من سوال خود را خیلی واضح و روشن می پرسم و از شما انتظار پاسخ روشن و قانع کننده دارم.»

بهرام-ق بعد از این مقدمه می نویسد «شما آقایان خاتمی و موسوی و کروبی و حجاریان و تاجزاده و بقیه که اسم همه تان را به خاطر ندارم به من و امثال من گفتید که در انتخابات ۸۸ تقلب شده است و ما را برای گرفتن حق خود و با شعار «رأی من کو؟» به خیابان ها کشیدید. اما چند ماه بعد وزارت اطلاعات رژیم یک کلیپ ویدیویی از آقای تاجزاده پخش کرد که با دوربین مخفی از درون زندان گرفته شده بود.

آقای تاجزاده در این کلیپ ویدیویی اعتراف کرده بود که تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ امکان نداشته و دلیل می آورد که در قالب معاون سیاسی وزارت کشور چند انتخابات برگزار کرده و می داند که تقلب در مقیاس ده میلیون رأی امکان پذیر نیست. سوال من این است که اگر تقلب نشده چرا من و چند تن دیگری را که می شناسم و تعداد خیلی بیشتری را که نمی شناسم با ادعای تقلب به خیابان ها کشیدید و از ترس دستگیری مجبور به فرار از کشور و زندگی پناهندگی کردید؟ و اگر تقلب شده، چرا اعتراف کردید که تقلب نشده؟ در آن کلیپ نشانه ای از فشار و اجبار به اعتراف دیده نمی شود و تا آنجا که من در این گوشه دنیا از طریق گشت و گذار در سایت های اینترنتی باخبرم، آقای تاجزاده هم آن اعتراف و موضوع آن کلیپ را تکذیب نفرموده اند .

سوال من فقط همین است و فکر نمی کنم سوال مبهم یا پیچیده ای باشد. بالاخره تقلب شده یا نشده. آقای خاتمی هم که دم از تقلب می زد، در انتخابات مجلس ایران شرکت کرد. منظورم این است که آقای خاتمی هم با شرکت در انتخابات مجلس اعتراف کرد که تقلب نشده است، پس از ایشان هم همین سوال را دارم». نویسنده این نامه در ادامه آورده است؛ «باور کنید وقتی خبر پیشرفت های علمی جوانان کشورم را می شنوم چیزی نمانده که از غصه دغ (عین متن) کنم. چرا من و جوانان دیگری مثل من را فریب دادید و از بقیه جوانان وطنم جدا کردید و آواره کردید»؟

بهرام-ق در پایان نامه خود می نویسد «مادرم می گوید، سر هر نماز آقای موسوی و آقای کروبی و آقای خاتمی و آقای امین زاده و آقای حجاریان و آقای تاجزاده و چه می دانم، بقیه دوستان شما را نفرین می کند و از خدا می خواهد، فرزندان شما هم به سرنوشت فرزند خودش یعنی من، گرفتار شوند. منتظر جواب سوالم هستم. آدرس ایمیلم را در همین صفحه آورده ام.» افکارنیوز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد