مسجدحضرت ابوالفضل (علیه السلام) پایگاه امام خمینی(ره) اهواز-کوی انقلاب
بسم رب الشهداء و الصدیقین
السلام علیک یا امام عصر و الزمان (عج)
با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به وبلاگ مسجدحضرت ابوالفضل (ع) - پایگاه امام خمینی (ره) اهواز خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .
التماس دعا...
ادامه...
نظرسنجی
دوستان عزیز شما به وبلاگ (مسجدحضرت ابوالفضل(ع)کوی انقلاب اهواز)چه امتیازی می دهید؟
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی را با ذکر صلوات گرامی میداریم. شهید احمد علی سقاکهوازی فرزند عبدالشعیب تاریخ تولد:...
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی
سالگرد شهادت شهید احمد علی سقاکهوازی را با ذکر صلوات گرامی میداریم. شهید احمد علی سقاکهوازی فرزند عبدالشعیب تاریخ تولد:...
دو کلید طلایی پرواز شهید عباس دانشگر
امام على علیه السلام: لَیْسَ عَمَلٌ اَحَبَّ اِلَى الله عَزَّوَجَلَّ مِنَ الصَّلاةِ، فَلا یَشْغَلَنَّکُمْ عَنْ اَوقاتِها...
بصیرت، لازمه زندگی
در فراز و نشیب این دنیا، گاهی اوقات خوب و بد، با هم آمیخته می شوند و ما توانایی تشخیص این دو را از هم نداریم. غبار...
درگذشت پدر شهید علی تونی
به اطلاع کلیه عزیزان پایگاه امام خمینی مسجد حضرت ابوالفضل(ع) می رساند پدر بزرگوار بسیجی شهید علی تونی به دیدار حق...
سلام آقای حبیبی من برگشتم به وبلاگ ما سر بزنید ونظر بدید
حمادی سالمی
سلام آقای حمادی عزیز خیلی خوشحال شدیم که باز هم وبلاگ مدافعان ولایت گروه شهید عزیز دشت بزرگ را فعال کردید. انشالله موفق و مؤید باشید . مطالب شما را دیدم جالب بود . انشاله همیشه بروز باشید. التماس دعا...
من که نبودم اما ز بچه ها شنیدم جبهه خیلی قشنگ بود ، همه دلا یه رنگ بود یکی وقت رفتنش با اینکه دلش تنگ بود، صداش در نیومد چون عازم جبهه و جنگ بود یکی دیگه با اینکه تازه بچشو دیدش ، خیلی زود به خاطر ناموسش، چشم از نگاش بریدش یکی دیگه که خیلی ، کوچیک و ریزه میزه است ، از ترس اینکه باباش نگه ، طاقت نداره اون هنوزم یه بچه است خیلی سریع دزدکی ، از خونه بیرون اومد کفشاشو آروم پوشید ، مادرشو صدا زد می گفت مادر ببخشید من بچه ی بدیم ولی با این بدی هم دارم میرم تا دیگه بنده ی خوبی باشم یکی یکی می رفتن جوونا از هر کجا . حیف که من نبودم تا ببینم حسینی ها رو.
................................................................................
سلام سردار روزبه جالب بود متن خیلی قشنگی بود انشالله خداوند شما را حفظ کند . التماس دعا...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام آقای حبیبی من برگشتم به وبلاگ ما سر بزنید ونظر بدید
حمادی سالمی
سلام آقای حمادی عزیز
خیلی خوشحال شدیم که باز هم وبلاگ مدافعان ولایت گروه شهید عزیز دشت بزرگ را فعال کردید. انشالله موفق و مؤید باشید . مطالب شما را دیدم جالب بود . انشاله همیشه بروز باشید.
التماس دعا...
من که نبودم اما ز بچه ها شنیدم جبهه خیلی قشنگ بود ، همه دلا یه رنگ بود یکی وقت رفتنش با اینکه دلش تنگ بود، صداش در نیومد چون عازم جبهه و جنگ بود یکی دیگه با اینکه تازه بچشو دیدش ، خیلی زود به خاطر ناموسش، چشم از نگاش بریدش یکی دیگه که خیلی ، کوچیک و ریزه میزه است ، از ترس اینکه باباش نگه ، طاقت نداره اون هنوزم یه بچه است خیلی سریع دزدکی ، از خونه بیرون اومد کفشاشو آروم پوشید ، مادرشو صدا زد می گفت مادر ببخشید من بچه ی بدیم ولی با این بدی هم دارم میرم تا دیگه بنده ی خوبی باشم یکی یکی می رفتن جوونا از هر کجا . حیف که من نبودم تا ببینم حسینی ها رو.
................................................................................
سلام سردار روزبه
جالب بود
متن خیلی قشنگی بود انشالله خداوند شما را حفظ کند .
التماس دعا...