مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان
مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مسجدحضرت ابوالفضل(علیه السلام)-پایگاه امام خمینی(ره)اهواز-کوی انقلاب-کیان

مقصد اصلی شان پنجره فولاد تو بود

ولادت امام رضا علیه السلام

تا ملائک همه پر را حرکت می دادند
دور تو، قرص قمر را حرکت می دادند

به طواف تو زمین بار دگر می چرخد
چون که خدام تو در را، حرکت می دادند

پرچم و گنبد و گلدسته برای زوّار
به خوش آمد، همه سر را حرکت می دادند

صبح خدّام تو بودند که با جاروشان
از کف صحن، سحر را حرکت می دادند

مقصد اصلی شان پنجره فولاد تو بود
کودکانی که پدر را حرکت می دادند

نوبت عصر شفایت به سرِ شانه ی صحن
دستها، چند نفر را حرکت می دادند

نظرات 1 + ارسال نظر
رامین شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 13:46 http://www.ramin500.ir/

“گفتم:بیا این‌ جا یک خانه برایت بخریم و همین‌ جا زندگی‌ات را سر و سامان بده!
گفت: *حرف این چیزها را نزن مادر،دنیا هیچ ارزشی ندارد*
گفتم: آخر این کار درستی است که دایم زن و بچه‌ات را از این طرف به آن طرف می‌کشی؟
گفت: *مادر جان! شما غصه مرا نخور. خانه من عقب ماشینم است.
پرسیدم: *یعنی چه خانه‌ات عقب ماشینت است؟
گفت:جدی می‌گویم؛ اگر باور نمی‌کنی بیا ببین!
همراهش رفتم. در عقب ماشین را باز کرد. وسایل مختصری را توی صندوق عقب ماشین چیده بود: سه تا کاسه، سه تابشقاب، سه تا قاشق، یک سفره پلاستیکی کوچک، دو قوطی شیرخشک برای بچه و یک سری خرده ریز دیگر. گفت: *این هم خانه. می‌بینی که خیلی هم راحت است.
گفتم: *آخه این‌طوری که نمی‌شود.
گفت:دنیا را گذاشته‌ام برای دنیادارها، خانه هم باشد برای خانه‌دارها!”

سلام برادر
ممنونم از مطلب بسیار زیبای شما.
التماس دعا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد